• وبلاگ : هلو
  • يادداشت : صاحبِ شرم !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 43 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + صاحب شرم 
    خيالتو مي دزدم از تو شبستون خواب
    تو ابرا پنهون ميشم يه وقت نبينه مهتاب

    بارون ميشم مي بارم تو آسمون چشمات
    که رو زمين به ياد همه بمونه چشمات

    بخواي نخواي فقط تو بياي نياي فقط تو
    تو . تو . فقط تو آهاي آهاي فقط تو

    از سر پرچين شب وقتي سرک مي کشي
    مهتاب هاج و واج و پائين ترک مي کشي

    مي ياد واسه تماشا مي افته تو حوض نور
    اونجا که عکس چشمات افتاده از راه دور

    بخواي نخواي فقط تو بياي نياي فقط تو
    تو . تو . فقط تو آهاي آهاي فقط تو

    تو ترمه نگاهم چشات گلابتونه
    گذشتن از تو سخته محاله دل بتونه

    يه گوشه تو قلب هر آدمي نوشته
    با عشق ميشه پنبه کرد هر چي که غصه رشته
    + صاحب شرم 
    بيدارم و مي بينمت رويا به رويا

    از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا

    با تو ميان آب و آ تش آشتي بود

    در آ تش است از رفتنت دريا به دريا

    يکبار د يگر عشق را با خون نوشتند

    تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند


    -- ----- ----- -----

    يکبار د يگر عشق را با خون نوشتند

    تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند

    تا د ست عشق از پيکر عاشق جدا شد

    با د ست ليلا قصه مجنون نوشتند

    اين کوچه ها بي تو هميشه بيقرارن

    حس غريبي بين پا ييز و بهارن

    رفتي ولي فکري به حال کوچه ها کن

    بوي تو دارند و تو را اما ندارن

    بيدارم و مي بينمت رويا به رويا

    از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا

    با تو ميان آب و آ تش آشتي بود

    در آ تش است از رفتنت دريا به دريا

    بيدارم و مي بينمت رويا به رويا

    از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا

    + صاحب شرم 
    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهر

    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره

    تو پي کدوم ستاره
    پشت ابرا خونه کردي
    رفتي و چيزي نگفتي
    گريه رو بهونه کردي

    من سوال ساده تو
    تو جواب مشکل من
    ردپاي رفتن تو
    روي صحراي دل من


    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهر

    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره

    وقتي آسمون شبهام
    زير سايه چشات
    وقتي حتي اين ترانه
    رنگ غربت صدات

    نمي ذارم اين دو راهي
    سر راه ما بشينه
    نمي ذارم اين جدايي
    رنگ فردا رو ببينه


    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهر

    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره

    شب با فانوس اشکت
    مي برم به روشنايي
    با تو ميرسم دوباره
    به طلوع آشنايي

    مي دونم هر جا که باشي
    دل تو اهل همين جاست
    واسـه من تو ايــنجــا
    اول و آخر دنياست
    + صاحب شرم 
    براي آخرين بار ، خداكنه بباره
    تو اين شب كويري ، يه قطره از ستاره

    هميشه بودي و من ، تو رو نديدم انگار
    بگو بگو كه هستي ، براي آخرين بار

    وقتي دوري ، تنهايي نزديكه
    قلبم بي تو ، ميترسه ، تاريكه

    چه لحظه ها كه بي تو ، يكي يكي گذشتن
    عمرمو بردن اما ، يه لحظه بر نگشتن

    تو چشم من نگاه كن ، منو به گريه نسپار
    حالا كه با تو هستم ، براي اولين بار

    + صاحب شرم 

    + صاحب شرم 

    + صاحب شرم 
    دوست دارم
    + صاحب شرم 
    + صاحب شرم 

    عاشقم من

    عاشقي بيقرارم

    آرزويي جز تو در سر ندارم

     <      1   2   3      >